به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه»، حجت الاسلام یحیی جهانگیری مبلغ فعال در عرصه بین الملل و پژوهشگر موسسه مطالعات راهبری مرام، طی یادداشتی به روابط اخیر آمریکا و آل سعود پرداخت و از برنامه هدفمند آمریکا برای اعتبار زدایی از عربستان سخن گفته است .
چند اتفاق را کنار هم بچینید:
الف: عربستان در لیست تضییع حقوق کودک قرار گرفت. و این کاملا در دنیا رسانه ای شد. اما فقط پس از گذشت چند روز، دوباره از این لیست خارج شد. با اینکه این گونه خروج بی سابقه بود. اما آل سعود توانست!! چون پترودلار داشت. جالب آنکه هم این ورود و البته خروج از لیست سیاه کودک کشی، در پشت پرده سیاست انجام نگرفت. نه تنها رسانه ها گفتند بلکه بالاترین مقام رسمی سازمان ملل، پشت تریبون این را اعلام کرد.
ب: عربستان در لیست متهمان یازده سپتامبر قرار می گیرد. و این نیز کاملا در دنیا رسانه ای می شود. شبیه به رویداد قبلی، اما فقط پس از گذشت چند روز، پرونده بسته می شود. به همین سادگی!! فقط بخاطر اینکه باز مثل بچه پولدار، تهدید کرد که سرمایه اش را از بانک های آمریکایی- اروپایی خارج می کند.
راستی این دو رویداد چقدر شبیه هم هستند؟ آیا می شود این رویدادها را اتفاقی تفسیر کرد؟ چرا اسرار یازده سپتامبر و نقش آل سعود در آن، اکنون رونمایی می شود؟ اساسا مگر آمریکا نمی توانست پیش از در لیست قرار دادن، این معامله را با عربستان ببندد؟ چرا این همه رسانه ای می شود؟ آن هم با رویدادهایی که وجدان عمومی جهان، با شنیدنش، سریع واکنش می گیرد؟ و شگفت آنکه چرا از لیست خارج می شود فقط به بهانه پترودولار؟
این نوشته با تکیه بر «تئوری اعتبارزدایی»، با کنار هم دیدن این سیگنال ها، سناریوی بدخیمی را برای آل سعود از جانب امریکا آینده نگری می کند.
رویدادهایی را که امروز آل سعود از حیث بین المللی با آن گریبان گیر است نباید اتفاقی دید و یا خوشبینانه به نفع عربستان تفسیر کرد. به نظر می رسد همه این رویدادها، تکمیل کننده پازلی است که آمریکا برای عربستان چیده است. با نگاه آینده پژوهانه و نیم نگاهی به پلن های اجرا شده پس از 2000، این رویدادها را باید سیگنالی دانست بر سناریو «اعتبارزدایی» از آل سعود.
با آغاز هزاره سوم میلادی، به نظر می رسد آمریکا برای از بین بردن کشورهای هدف، تئوری اعتبارزدایی را جدی گرفته است. به این معنا که ابتدا افکار عمومی جهان را چنان توجیه رسانه ای می کند تا همگان قانع شوند برای حمله و یا نابودی کشور هدف. دیگر اول حمله نمی کند تا سپس از اسرار حمله، رازگشایی کند بلکه اول، افکار عمومی را توجیه می کند. بخوانید اعتبارزدایی می کند و سپس همگان را با اهداف خود همسو می نماید.
نخستین قربانی تئوری اعتبارزدایی، افغانستان بود. لیکن پیش از آنکه به آنجا حمله شود، ابتدا افکار عمومی، با رویدادن حادثه یازده سپتامبر، توجیه شد. هنوز دهه نخست این هزار به پایان نرسیده بود که عراق، قربانی دیگر این پروژه گردید. باز پیش از حمله، اعتبارزدایی شد از این کشور به جرم بمب هسته ای.
قربانی سوم پروژه مبتنی بر تئوری اعتبارزدایی کیست؟ مجموعه رویدادهای پسابرجام از جانب آمریکا نسبت به آل سعود، نشان از سناریوی همفرجام با افغانستان و عراق بر عربستان در راستای تئوری اعتبارزدایی دارد. سناریویی که ممکن است فرم و شکلش، با دو گزینه دیگر متفاوت باشد ولی فرجامش، یکسان خواهد بود.
دیگر، آل سعود این گونه، برای آمریکا و حداقل مردم آمریکا قابل تحمل نیست. از رفتارهای غیر حقوق بشری گرفته تا حمله به یمن، از حمایت از گروه های تروریستی گرفته تا فاجعه منا. مجموعه اینها عربستان را به آدامسی تبدیل کرده است که دیگر برای آمریکا طعمی ندارد.
به نظر می رسد برخی استراتژیست های عربستان، این صدا را شنیده اند. عبارت پایانی مقاله "نواف عبيد" عضو مرکز تحقيقات و مطالعات اسلامي ملک فيصل عربستان در واشنگتن پست را باید در این راستا ارزیابی کرد: "واشنگتن در ماه هاي اخير، شريکي بي ميل و غيرقابل اتکا برای عربستان ظاهر شده است."
حقیقت آن است که رهبر معظم انقلاب مکرر پرده از این سیاست آمریکا برداشته اند. در نگاه ایشان، هرگاه هر کسی در راستای منافع آمریکا نباشد، تاریخ مصرفش، پایان یافته است: "آنها از حسنی مبارک هم تا آخرین لحظه دفاع کردند اما هنگامی که متوجه شدند ادامه حضور مبارک امکان پذیر نیست او را همچون دستمالی بدور انداختند که این موضوع باید درس عبرتی برای سردمداران وابسته به آمریکا باشد."
با نظر داشت تئوری اعتبارزدایی سناریوی مبتنی بر آن، بخت ناشگونی را از جانب آمریکایی ها برای آل سعود انتظار می رود. البته باید ماند و دید که در روزهای آینده چه رویدادهای همشکل با دو مورد پیش گفته شده، درباره آل سعود زا جانب آمریکایی ها نسخه پیچی خواهد شد. پیش بینی می شود چند پدیده همشکل با دو مورد پیش گفته شده لیکن با ضریب اعتبارزدایی بیشتر درب بخت عربستان را بکوبد.
برپایه این تحلیل، حتی سکوت آمریکا در قبال حمله ناانسانی عربستان به یمن و نیز حمایت از گروه های تروریستی و حتی فاجعه جانکاه منا، نه یک "پشتیبانی" این کشور از آل سعود بلکه "پشت کردن" است. تا همه جهان ببینند و قضاوت کنند در باره عربستان. و در روز اقدام،آمریکا را علیه آل سعود تنها نگذارند.